عبدالله خان دوامی (۱۲۷۰ روستای طاد، تفرش – ۲۰ دی ۱۳۵۹) از استادان و ردیفدانان موسیقی اصیل ایرانی بود.
دوامی در ۱۲۷۰ در روستای طاد از توابع تفرش به دنیا آمد. پدرش ابوالقاسمخان دوامی از خرده مالکین آن منطقه بود. عبدالله در ۸ سالگی به تهران مهاجرت کرد. در نوجوانی به شاگردی علیخان نایبالسلطنه درآمد و ردیف آوازی راستپنجگاه را از او فراگرفت. بعدها نزد اساتید دیگری نظیر میرزا عبدالله، آقاحسینقلی، درویشخان و حسینخان اسماعیلزاده نیز تعلیم دید.[۱] در آن زمان مدرسه ای شبانه برای موسیقی به ریاست رکن الدین خان مختاری تأسیس میشود و از عبدالله دوامی، ابوالحسن صبا و علی اکبر خان شهنازی (پسر میرزا حسینقلی) دعوت به عمل میآید تا در سه مرحله ابتدایی، متوسطه و عالی تدریس کنند. در زمان انقلاب مشروطه عبدالله دوامی به همراه شماری از هنرمندان بنام موسیقی سنتی ایران همچون درویش خان به منظور ضبط صفحات موسیقی به خارج از کشور سفر کردند که حاصل آن چند مجموعه از تصانیف و رنگهای موسیقی ایرانی بود.[۲] شغل اصلی دوامی مربوط به موسیقی نبود؛ او ۷ سال در ادارهٔ پست مشغول بود و پس از آن در وزارت دارایی کار میکرد تا زمانی که بازنشسته شد.[۳]
به گفته روحالله خالقی وی استاد برگزیده نواهای ضربی و تصنیف بودهاست. شاگردانی نظیر محمدرضا شجریان، پریسا فاخره صبا، محمود کریمی، نصرالله ناصحپور، رضوی سروستانی، فرامرز پایور، رامبد صدیف، مجید کیانی، محمدرضا لطفی و شهرام ناظری و همچنین داریوش طلایی نوازنده تار و سه تار در آموختن ردیفهای آوازی در محضر دوامی پرورش یافتهاند.
تحریرهای چکشی، غلت، آکسان، ملودی پردازی زیبای گوشهها و تلفیق موسیقیسازی و آوازی برخی از ویژگیهای آوازی اوست.[۴]
عبدالله دوامی همراه با ابوالحسن اقبالآذر، درویش خان، سید حسین طاهرزاده و باقرخان رامشگر برای ضبط موسیقی اصیل ایرانی روی صفحهُ گرامافون در سال ۱۲۹۳ به تفلیس سفر کردند. با این حال به دلیل رخ دادن جنگ جهانی اول نسخههای زیادی از این صفحهها به ایران نرسید. پس از آن دوامی تا مدتها آثارش را ضبط نکرد، و تنها بهطور خصوصی ردیف موسیقی خودش را برای شاگردانش ضبط میکرد. ردیف آوازی دوامی بعداً بهطور کامل توسط فرامرز پایور جمعآوری و منتشر شد.[۵]
سید حسین طاهرزاده (زادهٔ ۱۲۶۱ اصفهان - درگذشتهٔ ۱۲ شهریور ۱۳۳۴ تهران) خواننده موسیقی ایرانی بود.
سیدحسین طاهرزاده در سال ۱۲۶۱ خورشیدی متولد شد. پدرش سید طاهر تویسرکانی از تویسرکان همدان برای تحصیل فقه به حوزه علمیه اصفهان عزیمت کرد از این رو سیدحسین دوران کودکی و جوانی خود را در اصفهان سپری کرد.[۱]
طاهرزاده در سال ۱۲۷۸ خورشیدی به تهران آمد و با جهانگیرمیرزا آشنا شد. جهانگیرمیرزا نوه حسامالسلطنه و جوان خوش ذوقی بود که ویولن مینواخت و در منزلش یک دستگاه حافظ الاصوات (فونوگراف) داشت. سیدحسین طاهرزاده با همراهی ویولن حسامالسلطنه برای اولین بار آثار آوازی خود را با این دستگاه ضبط کرد.
طاهرزاده در منزل حسامالسلطنه با هنرمندان مشهوری چون حبیب سماع حضور (نوازنده بزرگ سنتور) و میرزا عبدالله (نوازنده برجسته تار) آشنا شد. همچنین در منزل علی صفا ظهیرالدوله با درویش خان نوازنده مشهور تار آشنا شد و پس از آن سالها دوست و همکار بودند. طاهرزاده در کنسرتهای انجمن اخوت که به تشویق ظهیرالدوله تشکیل میشد شرکت کرد و غالباً عواید اینگونه کنسرتها به امور خیریه و کمک به مستمندان اختصاص مییافت.
در سال ۱۲۸۸ خورشیدی برای ضبط صفحه به همراه درویش خان (تار) و باقرخان رامشگر (کمانچه) و اسدالله خان (تار و سنتور)، حسین هنگ آفرین (ویولن) و رضا قلی خان (آواز) و حبیبالله شهردار (پیانو) به لندن رفت. این سفر از راه روسیه انجام گرفت و در بین راه گروه در شهر رشت توقف داشته و به تقاضای مجاهدان مشروطه سه شب به اجرای کنسرت پرداختند.
طاهرزاده یک بار هم به همراه درویش خان و باقرخان رامشگر و اقبال السلطان (آواز) و عبدالله دوامی (تصنیف و ضرب) برای ضبط صفحه گرامافون عازم تفلیس شد و آنها علاوه بر ضبط صفحه دو شب نیز در سالن تئاتر گرجستان کنسرت برگزار کردند. با فروش صفحات مذکور در ایران شهرت سیدحسین طاهرزاده افزایش یافت و به چهرهای شناخته شده در میان خوانندگان آن دوره تبدیل گشت.
طاهرزاده خوانندگی را شغل و پیشه خود نمیدانست، از این رو در دوران میانسالی و کهولت فقط در جمع دوستان به آواز خواندن میپرداخت. در سالهای پایانی عمر چاپخانهای به نام سپهر تأسیس کرد و به کار فرهنگی چاپ مشغول شد. سیدحسین طاهرزاده در همان سالها عضو شورای عالی موسیقی رادیو بود.
سیدحسین طاهرزاده خوانندهای صاحب سبک بود که هم در اجرای قطعات آوازی و هم تصنیفها و قطعات ضربی تبحر داشت. قمرالملوک وزیری، ادیب خوانساری و محمدرضا شجریان از سبک حسین طاهرزاده پیروی کردهاند.
از ویژگیهای آوازی او میتوان به: دستیابی به اصول زیبا شناختی ثابت در شعر و تحریر، روانی و سیالی آواز، تحریرهای متنوع، ابداع در ملودی پردازی، مناسب خوانی، تلفیق متعادل شعر و موسیقی، حال آواز، صدایی گرم و رسا و دارای انعطاف بالا، لحن ویژه، تسلط بر پروراندن گوشهها و اجرای عمیق و درونی تحریرها اشاره کرد.[۲]
وی در سال ۱۳۳۴ وفات یافت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.[۳]
فرهنگ شریف (زادهٔ ۳ فروردین ۱۳۱۰[۲][۳] در آمل – درگذشتهٔ ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ در تهران)، دارای نشان درجه یک هنری معادل دکتری، از چهرههای ماندگار موسیقی، نوازنده و بداهه نواز تار اهل ایران بود.[۱]
فرهنگ شریف در سوم فروردین سال ۱۳۱۰ در آمل متولد شد.[۴] وی از چهارسالگی تحت تأثیر آموزش موسیقی به وسیلهٔ پدرش و نیز رفت و آمد بزرگان موسیقی ایران به منزل آنها خصوصاً عبدالحسین شهنازی و مرتضی نی داوود بود. پدر فرهنگ شریف دکتر داروساز بود و با اهل هنر نیز حشر و نشر بسیاری داشت. فرهنگ شریف تار را نزد عبدالحسین شهنازی و مرتضی نیداوود، که از تارنوازان بزرگ اواخر دورهٔ قاجار و اوایل پهلوی بودند آموخت، بر خلاف اظهارات اشتباه محمدرضا لطفی که بر این باور بود تار را نزد علی اکبر شهنازی برادر بزرگتر عبدالحسین شهنازی آموخته، فرهنگ شریف تنها شاگرد عبدالحسین شهنازی بود و شاگردی دیگر جز ایشان نداشت. اما شیوهٔ نوازندگی وی به استادانش شباهتی نداشت و مخصوص خود او بود.
در دوازدهسالگی نخستین تکنوازی خود را که زنده از رادیو پخش میشد با موفقیت اجرا کرد و بهدنبال آن در اغلب برنامههای گلها به عنوان تکنواز آواز، خوانندگان برنامه را همراهی میکرد، بخصوص برنامهای که در تالار وحدت در ۱۳۵۳ همراه با حسین و اسدالله ملک، محمد موسوی و محمودی خوانساری و امیر ناصر افتتاح اجرا کرد، تمرکز و شفافیت نوازندگی او روی صحنه، شنیدنی بود.[۱][۵]
وی با ابداعاتی که در نحوهٔ انگشتگذاری و مضرابزنی در نقاط مختلف سیمهای تار انجام میداد، از تار صدایی کاملاً متفاوت به وجود آورد که بسیاری معتقدند زیباترین صدای تولیدشده از ساز تار است.[۶] وی با قریحهٔ بیمانندش ملودیهایی بسیار لطیف و زیبا ساختهاست. استفاده از ظرفیتهای تار در صدادهیهای متنوع، سکوتهای سنجیده، آفرینش جملاتی فارغ از قالبهای ردیف، جوابهای کوتاه و مؤثر، اجرای ماهرانه انواع کششها و مالشهای طولی و عرضی که ریشه در روشهای ویولننوازی ایرانی دارد، تکیه بر خیال آزاد و قدرت ایجاد موقعیتهای خلسهآور در هنگام تکنوازی و آفرینش کوکهای گوناگون اختصاصی از ویژگیهای برجسته هنر نوازندگی فرهنگ شریف بهشمار میرفت، به گونهای که سبک و اسلوب نوازندگیاش منحصر به خود او بوده و از ساز هیچ نوازندهای به غیر از ساز خودش شنیده نشدهاست. همچنین او چند سال در آمریکا اقامت کرد و در دانشگاههای معتبر آنجا نیز کرسی استادی داشت. شریف بعد از بازگشت به ایران کلاس تدریس خصوصی تأسیس کرد و در کلاسهای دانشگاه به عنوان نوازنده میهمان دعوت شد. سیمین دانشور در سالهای تدریس زیباشناسی در دانشگاه تهران، سالهای ۱۳۴۰ گاه از فرهنگ شریف دعوت میکرد که در کلاسهای استتیک برای دانشجویان تار بزند و او نیز با کمال فروتنی میپذیرفت.[۷]
یا به تعریفی از بزرگان موسیقی اصیل ایران:[۸][۹][۱۰]
جلیل شهناز، نوازندهٔ تار:
علی تجویدی، آهنگساز و نوازندهٔ ویولون:
آقای فرهنگ شریف در ساز تار ویرتوئز هستند. نوازندگی فرهنگ شریف برپایه بداهه آکنده از سونوریتههای بی نظیر و صدادهیهایی بسیار شفاف و
احمد عبادی، نوازندهٔ سهتار:
علی اکبر گلپایگانی، خواننده:
بیژن ترقی، شاعر معاصر:
بیهوده مکن ذهن پراکندهٔ خود تار | این زخمه زن نادره فرهنگ شریف است |
نواب صفا، شاعر معاصر:
فرهنگ نیست که اینچنین چنگ میزند! | بال فرشته ایست که آهنگ میزند |
داریوش پیرنیاکان، آهنگساز و نوازندهٔ تار:
کیوان ساکت، آهنگساز و مدرس دانشگاه:
فرهنگ شریف دارای گواهینامهٔ درجهیک هنری معادل دکترا بود که در دورهٔ ریاستجمهوری محمد خاتمی به وی اهدا شد.[۱][۵] همچنین نکوداشت فرهنگ شریف در فرهنگسرای ارسباران با حضور افرادی حسین الهی قمشهای، انوشیروان روحانی، داوود گنجهای، هوشنگ ظریف، میلاد کیایی، محسن کرامتی، عبدالحسین مختاباد، سعید ثابت، افلیا پرتو، معصومه مهرعلی، فخری ملکپور، سیما مافیها، شهرام میرجلالی و حسین پرنیا برگزار شد.[۱۱]
او از سوی مرکز حفظ میراث فرهنگی شرق در دانشگاه موزه هنر لندن برای برگزاری کنسرت پژوهشی و همچنین تشکیل کارگاه تخصصی ساز تار دعوت شد. در این سفر علاوه بر اجرای کنسرت پژوهشی ویژگیهای ساز تار را در ۵ جلسه تشریح کرد. این کنسرت از سوی دانشجویان و علاقهمندان با استقبال فراوانی مواجه شد. فرهنگ شریف کنسرتهای پژوهشی در کشورهای آلمان و انگلستان برگزار نمود. فرهنگ شریف در ایران نیز کنسرتهای متعددی در تالارهای متعدد و جشنوارهها برگزار کرد و همچنین همراه با محمدرضا شجریان کنسرتهای متعددی در کشور ایران و کشورهای مختلف اجرا نمود.[۱۲]
فرهنگ شریف در کارنامهٔ هنری خود با خوانندگانی چون حسین قوامی، گلپا، ایرج، تاج اصفهانی، دلکش، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، محمود محمودی خوانساری، مرضیه، حمیرا، هایده، روحانگیز و ناهید دایی جواد همنوازی داشت و در چند فستیوال بینالمللی از جمله فستیوال موسیقی برلین توانستهاست ساز تار را بهخوبی به جهانیان بشناساند.[۵] فرهنگ شریف چند سالی را در دانشگاههای مطرح آمریکا به امر آموزش موسیقی مشغول بودهاست.[۵]
فرهنگ شریف در ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ در ۸۵ سالگی در تهران درگذشت.[۱۳][۱۴] و در قطعهٔ هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.[۱۵]
در آرشیو موسیقایی فرهنگ شریف، آثار زیادی را چه در بخش تکنوازی تار و چه در همراهی با خوانندگان مختلف چون ایرج، علی اکبر گلپایگانی، محمود محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان و … وجود دارد؛ و به عنوان یکی از پرکارترین نوازندگان در برنامههای مختلف گلها (گلهای جاویدان، گلهای صحرایی، گلهای رنگارنگ، برگ سبز، یک شاخه گل، گلهای تازه، گلچین هفته، و برنامه تکنوازان رادیو) و ارکستر روحالله خالقی و اسدالله ملک همکاری داشتهاند.
خواننده | نام ترانه | ترانهسرا | آهنگساز |
---|---|---|---|
هایده | شب میخوونه | هدیه | فرهنگ شریف |
شهلا سرشار | چین زلف | هما میرافشار | فرهنگ شریف |
شهلا سرشار | قسم | هما میرافشار | فرهنگ شریف |
شهلا سرشار | پشیمون | هما میرافشار | فرهنگ شریف |
میرزا حسینقلی فراهانی معروف به آقا حسینقلی (۱۲۳۰، تهران[۲] – ۱۲۹۴،[۱] تهران)، از نوازندگان سرشناس تار اواخر دوران قاجار بود. او فرزند کوچکتر علیاکبر فراهانی نوازنده معروف تار اوایل حکومت ناصرالدینشاه بود. آقا حسینقلی شاگرد برادر بزرگ خود میرزا عبدالله فراهانی و سپس شاگرد پسرعمو یا پدرخوانده خود آقا غلامحسین فراهانی شد.
آقا حسینقلی، برای پر کردن صفحهٔ گرامافون به همراه گروهی نوازنده به پاریس سفر کرد و صفحاتی را ضبط کرد که بعدها جریان این سفر دستمایه داستانی تاریخی-تخیلی برای علی حاتمی در فیلم دلشدگان گشت.[۱][۲]
دو فرزند او یعنی علیاکبر شهنازی و عبدالحسین شهنازی نیز بعدها از نوازندگان سرشناس تار شدند. ردیف آقا حسینقلی که توسط فرزند بزرگش علیاکبر شهنازی، روایت و ضبط شده، یکی از ردیفهای معروف موسیقی ایرانی است.
آقا حسینقلی در سال ۱۲۹۴ خورشیدی[۱] (برابر با ۱۳۳۴ (قمری)[۳]) درگذشت.
از شاگردان او میتوان درویشخان، علینقی وزیری، مرتضی نیداوود،[۲] یوسف فروتن[۱] و پسر بزرگش علیاکبر شهنازی را نام برد.
آقا حسینقلی در سه دوره اقدام به ضبط آثار خود کرد: در سال ۱۲۸۴ خورشیدی (معادل ۱۹۰۵ میلادی)، آقا حسینقلی برای اولین بار قطعاتی را روی صفحه گرامافون ضبط کرد؛ او در دو دورهٔ دیگر هم (در ۱۹۰۷ میلادی معادل ۱۲۸۶ خورشیدی در پاریس، و در ۱۲۹۱ خورشیدی در تهران) اقدام به ضبط صفحههای موسیقی کرد.[۴]
آقا غلامحسین نوازندهٔ تار دوره قاجار و عضو عمله طرب خاصه در اواسط حکومت ناصرالدین شاه بود.[۱] او برادرزاده و شاگرد آقا علیاکبر فراهانی بود.[۲] پس از درگذشت آقا علیاکبر، آقا غلامحسین با همسر او ازدواج کرد و سرپرستی و آموزش فرزندانش، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی را بر عهده گرفت که هر دو بعداً از نوازندگان سرشناس تار شدند.[۱][۳] آقاغلامحسین پس از مرگ آقا علی اکبر در سال ۱۲۷۸ قمری [۴] بیش از ۲۰ سال به عنوان نوازنده مخصوص ناصرالدین شاه در سفرها و مراسم درباری شرکت داشت. مرگ او احتمالاً در اواخر ۱۳۰۴ قمری بوده است.